۵ مطلب با موضوع «اشعار :: معاصر» ثبت شده است

شعر ۸

تو پرنده بودی...

ولی افسوس،

حیاط خانه من، آسمان نداشت...

نگین آذر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
جواد موثقی

شعر ۷

گذار آر مه من گاهگاه از اشتباه اینجا
مگر ره گم کند کو را گذار افتد به ما یارب

 

فدای اشتباهی کآرد او را گاهگاه اینجا
فراوان کن گذار آن مه گم کرده راه اینجا
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
جواد موثقی

شعر ۵

تا روزی که بود        دست‌هایش بوی گل سرخ می‌داد

از روزی که رفت    گل‌های سرخ    بوی دست‌های او را می‌دهند...

واهه آرمن

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
جواد موثقی

شعر ۳

دورترین فاصله در دنیا        حتی فاصلهٔ مرگ و زندگی نیست.

فاصلهٔ من است با تو        وقتی روبرویت ایستاده‌ام،

و دوستت دارم،        بی آن‌که تو بدانی.

رابیندرانات تاگور

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
جواد موثقی

شعر ۲

عشـق        این است        که مردم

ما را با هم اشتباه بگیرند        وقتی        تلفن با تو کار دارد        من پاسخ بگویم.

و اگر دوستان        به شام دعوتم کنند        تو بروی.

وقتی هم        شعر عاشقانهٔ جدیدی        از من بخوانند        تو را سپاس بگویند.

نزار قبانی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
جواد موثقی